مکانیسم دفاعی چیست؟

 مکانیسم دفاعی چیست؟
امتیاز شما به این نوشته

مکانیسم های دفاعی به مثابه عواملی ناهشیار

امروز می خواهم برایتان از مکانیسم های دفاعی چیزی که متفکران روانشناسی تا به امروز به شکل علمی به آن دست پیدا کرده اند بگویم..

رسیدن به ارتباط بهتر و موفقیت در برقراری ارتباط با خودمان ازجمله نیازهای زندگی روزانه است . از طرفی از بین تمام عواملی که بر ارتباط تاثیر می گذارند، یکسری عوامل ناهشیار وجود دارند که اغلب از آن آگاهی نداریم درصورتیکه آگاهی و فهم آن باعث کنترل کردن و استفاده ی صحیح میشود طوریکه دیگر نه به دیگران آسیب می رسانیم و هم چنین باعث درک بهتر طرفین می شود.

دراینجا به معرفی تعدادی از عوامل ناهشیاری که در روانشناسی شخصیت مطرح میشود میپردازم و درآخر به تیپ شخصیتی ای اشاره میکنم که با انجام تستی می توانید به تیپ شخصیتی تان پی ببرید:

انواع مکانیسم های دفاعی

فروید ( روانکاو اتریشی که به پدر روانکاوی معروف است ) مبحثی را به نام مکانیسم های دفاعی مطرح کرد.

مکانیسم های دفاعی دفاع روانی یک فرد برای فرار از تجربه احساسات و تعارضات درونی بشمار میروند که چند ویژگی دارند

۱.ناهشیارند

۲. ماهیت خودفریبی دارند

۳. به طور موقت باعث کاهش اضطراب میشوند .

گرچه آنها تاحدی به هنجار هستند و همه از آنها استفاده میکند اما اگر به افراط کشیده شوند به رفتارهای وسواسی ، مکرر و روان رنجور میشوند چون برای به وجود آوردن و حفظ آنها باید انرژی مصرف کنیم .

مکانیسم دفاعی واکنش وارونه

زمانی اتفاق میفتد که شما به طور اغراق آمیزی عکس آن چیزی که بوده است را ابراز می کنید.مثلا شما از یک مهمانی بدتان می آید اما بیشتر از مهمانان دیگر به او احترام میگذارید و تحویلش میگیرید

مکانیسم دفاعی جابه جایی

جابه جا کردن یک چیز دردسترس و کم اضطراب برای برطرف کردن نیاز با چیزی که در دسترس نیست و اضطراب بیشتری دارد.به طور مثال : مردی از رفتار کارفرمای خود  دریک روز ناراحت و عصبی است ولی وقتی به خانه می رسد از یک کار کوچک فرزند خود عصبانی می شود و خشم او از کار بچه اش افراطی است و علت اصلی خشم او رئیسش است اما چون کودک در دسترس است و کمتراز کارفرما او خطرناک است او خشمش را از رییسش به فرزندش جا به جا میکند .

مکانیسم دفاعی واپس روی

فرد  به سنین پایینتر بازمیگردد و حرکاتی مانند گازگرفتن انگشت ، کودکانه حرف زدن و…. درشرایط استرس زا به خانه والدین بر میگردد و یااینکه تمام روز را در بستر که اورا از دنیا دور نگه میدارد و در امان است به سر میکند و.. هرگونه گریز از تفکر واقع بینانه وموثر موجب این مکانیسم میشود به عبارتی عقب نشینی از واقعیت و گرایش به تخیلات است.

مکانیسم دفاعی فرافکنی

وقتی اتفاق میافتد که خود نتواند تمایلات نامطلوب را در دنیای بیرون نگه دارد بنابراین آنها را به دیگران نسبت می دهد (همانطور که می دانید  مشروعیت یک خواسته ویا آرزو معمولا به دنیای خارج بستگی دارد ) مثلا: دانش آموزی که در امتحان تقلب کرده علت نمره کم خود و بالا بودن نمره دیگران را به فراوانی تقلب کردن آنها نسبت می دهد یا به عبارتی همان ضرب المثل قدیمی که میگوید کافر همه را به کیش خود پندارد.

مکانیسم دفاعی درون فکنی

نوع شدید همانندسازی می باشد. درونی کردن ویژگیها، احساسات و ارزشهای فرددیگر که خودمان در آن ضعف داریم و تقلید ازآنها. مثلا فردی که قرار است کنفرانس بدهد خود را به جای یک سخنران نامدار قرار می دهد و اینگونه اعتماد به نفس خودرا پیدا میکند

  1. مکانیسم دفاعی سرکوب : جلوگیری از ورود افکار ،خاطرات و آرزوها ، امیال و تجارب دردناک و ناخوشایند . فردهیچ تجربه ای را نفی نمی کند فقط سرکوب می کند.

مکانیسم دفاعی والایش

فرد انرژی خودرا صرف فعالیتهایی با هدف اجتماعی یا فرهنگی میکند یعنی به سمت اهداف پسندیده تر مانند نقاشی، موسیقی ، ادبیات و… به عبارتی خروج غیرمستقیم انرژی مثلا فردی که گرایشات جنسی و خشونت آمیز قوی ای دارد به ورزش بوکس روی می آورد و علاقه مند میشود.

مکانیسم دفاعی انکار

انکار و نفی واقعیت ،رفتار ،کردار و عامل اضطراب زا. عدم پذیرش واقعیت و رد رویدادها . مثلا معتادان همیشه اعتیاد خود را انکار می کنند و یا هنگامیکه پزشک سرطان را تشخیص می دهد بیمار آنرا نادرست پنداشته و سراغ پزشک دیگر می رود.

مکانیسم دفاعی توجیه یا دلیل تراشی

استفاده ا ز استدلالهای منطقی و پذیرفتنی برای توجیه رفتار و احساس غیرموجه. مثلا : فردی که از اداره خود اخراج شده علت اخراج خود را چنین توجیه میکند که من چون آدم چاپلوسی نبودم و چاپلوسی رییس را نمی کردم اخراج شدم

برون ریزی

استفاده از کنشهای فیزیکی بجای کنار آمدن مستقیم با چالشها و صحبت درباره آن . مثال : فردی که هنگام خشمگین شدن قادر به کنترل و حرف زدن درمورد علت خشم نیست و به همه چیز آسیب می رساند.

پرسونا

یونگ (روانشناس سوییسی) مبحثی را به عنوان پرسونا مطرح می کند . پرسونا آن جنبه از شخصیت است که افراد به دنیا نشان می دهند  او معتقد بود هریک از ما باید نقشی را بازی کنیم ، نقشی را که جامعه به هریک ازما حکم میکند در واقع نوعی ماسک دست ساز است که فرد برای نهایت تاثیر گذاری بر دیگران و پنهان کردن حقیقت خود انرا میسازد.

اگرچه قسمت ضروری ماست اما نباید این را که جنبه ی ظاهری شخصیت ماست باخود کامل و واقعیمان اشتباه بگیریم . اگر خیلی با پرسونا همانند سازی کنیم ارتباط باخود درونیمان را ازدست می دهیم و به انتظارات جامعه از خودمان وابسته می مانیم به طور مثال پزشکی که جدای از شغلش احساس بی هویتی میکند . درنتیجه باید بین درخواست های جامعه و آنچه واقعا هستیم تعادل برقرار کنیم.

سایه

مبحث دیگریست که یونگ مطرح میکند. ویژگیهایی است که دوست نداریم تایید کنیم که آنها را داریم و آنرا از خودمان و دیگران پنهان می کنیم به نوعی بخش تاریک شخصیت است که از لحاظ اخلاقی ناخوشایند است البته میتواند شامل ویژگیهای سازنده و خلاق هم باشند که بخاطر اعتماد به نفس پایین مخفی و سرکوب میشوند یونگ معتقد بود برای اینکه کامل باشیم باید سایه ی خود را بشناسیم ولی چون متاسفانه اغلب افراد از آن خودداری میکنند در نتیجه آنرا به دیگران نسبت می دهندو این افراد شکستهای خود را به بدشانسی نسبت میدهند به اعتقاد یونگ رویارویی با سایه اولین آزمون شهامت است.

تیپهای شخصیتی از نظر یونگ

– برونگرا و درونگرا : درونگرایان با دنیای درونی خود هماهنگ شده اند این افراد دنیای بیرون را درک میکنند ولی به صورت گزینشی و از دریچه دیدگاه ذهنیشان .  برونگرایان افرادی هستند عینی گرا و تحت تاثیر محیط اطرافشان هستند و همچنین عملگرا هستند و با واقعیت زندگی روزمره کاردارند .

ازنظر یونگ درکل افراد نه کاملا درونگرا هستند و نه کامل برونگرا و فردی سالم است که بتواند بین این دو تعادل ایجاد کند یعنی هم از دنیای درونی احساس آرامش کند و هم از دنیای بیرونی

یونگ برای درونگرایی و برونگرایی ۴ کارکرد مطرح میکند : حس کردن ، تفکر، احساس و شهود

حس کردن همان حواس ۵گانه است که به افراد میگوید چه چیزی وجود دارد، تفکرفرد را قادر میسازد تا معنی آنهارا درک کند ، احساس ارزش آنهارا بیان میکند ( دوست داشتن و خوشایندی یا دوست نداشتن و ناخوشایندی)  و شهود امکان شناخت محرک را میدهد بدون اینکه بدانیم از کجا شناختیم..

یونگ براساس این کارکردها ۸ تیپ شخصیتی را بیان میکند :

برونگرای متفکر

به شدت افکار عینی دارد البته میتواند ازافکارانتزاعی که دیگران مانند معلم یا والدین به او دادند هم استفاده کند طبق مقررات جامعه زندگی میکنند ، احساسات و هیجانات خودرا سرکوب میکنند ، بسیار واقع بین هستند وعقاید متعصبی دارند.

درونگرای متفکر

آنها محرکهای بیرونی را می فهمند ولی از آنها تعبیراتی با توجه به معنای درونی خود میکنند یعنی اطلاعات قدیمی را بصورت جدید تعبیر میکنند . آنها درانتقال عقاید مشکل دارند و قضاوت ضعیفی دارند ، عمیقا خلوت گزین هستندو برشناخت خود بجای شناخت دیگران تمرکز میکنند

برونگرای احساسی

برای قضاوت و ارزیابی از اطلاعات عینی استفاده میکنند و توسط عقاید ذهنی هدایت نمیشوند . درموقعیتهای اجتماعی راحت هستند و بخاطر اجتماعی بودنشان افراد دوست داشتنی هستند. آنها از ارزشهای سنتی و اصول اخلاقی استفاده میکنند و خیلی حساس و عاطفی هستند همچنین به سرکوب کردن تفکر گرایش دارند و هیجانی هستند

درونگرای احساسی

قضاوتهای خود را برمبنای برداشت ذهنی انجام می دهند طرز رفتار آنها آرام است وکم حرف هستند و روان آنها اسرارآمیز و دست نیافتنی ست آنها به متواضع بودن و بیگانه بودن گرایش دارند و به احساسات و افکار دیگران و افکار و عقاید سنتی بی اهمیت و بی توجه هستند و این بی اعتنایی به دنیای بیرون آنها سرد، منزوی وازخود مطمئن بنظر می رساند

برونگرای حسی

برلذت ، خشنودی و جستجو کردن تجربیات تازه تمرکز دارند. همچنین به دنیای عملی گرایش دارند و سازش پذیر هستند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند. آنها محرهای بیرونی را بصورت عینی درک میکنند و حسشان خیلی تحت تاثیر نگرشهای ذهنیشان قرار ندار

درونگرای حسی

به جای خود محرکهای دیدنی،شنیدنی،چشیدنیو لامسه به وسیله تعبیر ذهنیشان از آنها هدایت میشوند. آنها منفعل ،آرام و جدااز دنیای روزمره هستند و خودرا اغلب درقالب هنر و موسیقی ابراز میکنند. همچنین به فعالیتهای انسان به عنوان سرگرمی نگاه میکنند. این ازجمله نکات روانشناسی افراد است.

برونگرای شهودی

جلوی بسیاری از احساسهای خود را می گیرند و با گمانهایی که برخلاف اطلاعات حسی هستند هدایت می شوند آنها توانایی در غنیمت شمردن فرصتها دارند و موفقیتشان را در کسب وکار و سیاست می یابند. همچنین بسیار خلاق ،الهام بخش و تغییرپذیر هستند

درونگرای شهودی

تماس کمی با واقعیت دارند. خیال پرداز،کناره گیر و بی اعتنا به مسایل عملی هستند و دیگران را خوب درک نمی کنند . این افراد مانند نقاشان سورئال، آدمهایی با تعصبات مذهبی ،عرفاو… اغلب برای افراد دیگر عجیب به نظر میرسند .

  • نکته ای که وجود دارد این است که بطور کلی یونگ معتقد بود که کسی به خودشکوفایی میرسد و سالم است که تمامی این کارکردهارا درخود پرورش داده باشد و فقط بر یکی یا دوتا از آنها تمرکز نکرده باشد

تست شخصیت mbti

این تست برمبنای نظریه تیپهای شخصیتی است که یونگ مطرح می کند توسط مایزر و بریگزر طراحی شد که هدف آن مشخص کردن ویژگیها و شخصیت واقعیست نه آن کسی که می خواهید باشید ویا دیگران ازشما توقع دارند . این تست افراد را به ۱۶ الگوی شخصیتی دسته بندی میکند و یک ابزار خودسنجیست که پیشنهاد میکنم بعد از خواندن این مقاله حتما امتحانش کنید .

میثم صالحی

از روزی که روانشناسی با نکاتش حالمو بهتر کرد تصمیم گرفتم با انگارکه تا میشه حال بقیه رو بهتر کنم.

مطلب مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x