چهار نکته روانشناسی برای وادار کردن مردم به این که شما را دوست بدارند

 چهار نکته روانشناسی برای وادار کردن مردم به این که شما را دوست بدارند
امتیاز شما به این نوشته

چهار نکته جذاب روانشناسی

این مقاله ترجمه است از مقاله ای در سایت روانشناسی امروز

چهار نکته روانشناسی شخصیت  که هنگام خواندن روانشناسی در کالج یادگرفتم:

اگر میخواهید دیگران با روی باز شما را بپذیرند یا شما را دوست بدارند، انها را مهمترین چیز در جهان بکنید. در روانشناسی این برمیگردد به چیزی تحت عنوان شنیدن فعال تمام چیزی که شما باید انجام دهید این است که تمام توجهتان را وقتی راه میروند به انها دهید. اینجا راه های مختلفی وجود دارد که شما میتوانید این را اجرا کنید:

فکر کنید که شما مجبورید یک ارائه یک ساعته یا طولانی در باره ی این که آنها چه میگویند راجع به روز بعد دهید

جوری عمل کنید انگار که انها چیزی دارند که تقسیمش میکنند که به شما یک ملیون دلار خواهد داد. طوری گوش کنید انگار که شما با قهرمان یا خدایتان سخن میگویید. این تفاوت در چشمان شما بسیار کوچک و ریز است. اما آن تاثیر نیمه هشیار که دارد بسیار بزرگ است.

مردم معمولا آن را احساس میکنند و عاشق گفتگوی با شما میشوند زیرا شما کاری کردید که انها احساس کنند که شما هم مسئله انها را دوست دارید که این یکی از موثرترین احساس هایی است که در جهان وجود دارد.

سعی کنید که برید و تمام روز به دیگران توجه کنید و پاسخ هایی که انها در روز بعد میدهند را بگیرید. و شما شگفت انگیز خواهید شد  وقتی تفاوت رفتای انها را ببینید.

شما همان چیز هایی را میبینید که راجع بش فکر میکنید. بگذارید یه مثال بزنم…..

این یک مکانیزم خیلی مخفی در ذهن شماست که درست بودن تان را تایید کنید. و خود یا منتان را افزایش دهید. جالبترین بخش این مکانیسم این است که شما متوجه خواهید شد که این راهکار برای همه چیز به کار شما خواهد امد.

وقتی ما راجع به چیز های مثبت فکر میکنیم مثل اینکه چقدر دنیای خوبیست یا زندگیمان چقدر شگفت انگیز است ما در زندگی واقعیمان موارد بیشتری را میبینیم که این نگاه را اثبات کند. در این صورت چیزهایی که همیشه عادی به نظر می رسند از این دیدگاه به شدت بزرگ و قدرتمند جلوه می کنند.

به همین صورت وقتی ما راجع به چیز های منفی فکر می کنیم مثل اینکه زندگی برخلاف ما دارد عمل میکند حوادث خیلی عادی را به عنوان شروع یک مشکل غول اسا در نظر میگیریم. بهترین کارایی این طرز فکر در جهت منفعت ما این واقعیت است که ما دوست داریم یا میخواهیم دنیا را چگونه ببینیم زیرا ما برای این نگاه مداراک و اسنادی را میابیم و این برای ما یاداور این مسئله است که میخواهیم دنیا را چگونه ببینیم در غیر این صورت بقیه برای ما تصمیم خواهند گرفت.

استفاده موثر از اینها میتواند منجر به یک زندگی شاد شود مملو از حق شناسی و سپاس گزاری و شگفتی. اما در هر حال این نیاز به تلاش و تمرین دارد.

جنبش و حرکت احساسات را می سازد

این یک موضوع تحقیق بسیار رایج در علم روانشناسی است که مطالعاتی  از جنبه های مختلف روی ان انجام شده است که مثلا یکی از مشهورترین ان این است که چگونه ما احساس اعتماد به نفس بیشتری بکنیم. تحقیقات در این مناطق نشان داده است که هوای بیشتری که شما استشمام میکنید، اعتماد بیشتری است که شما احساس میکنید. مثلا وقتی که شما نشستید پاها و دستهایتان را باز و راحت بگذارید و هنگامی که ایستاده اید محکم و گشاده بایستید.

چیزی که باعث شگفتی بیشتر شما میشود این است که راهکار گفته شده برای هر احساسی به کار برده میشود مثلا هنگامی که میخواهید شاد، هیجان زده، با اعتماد به نفس، عاشق یا…. باشید. فقط به انسانی یا این کیفیت و ویژگی ها فکر کنید و انسانی را در یک همچین وضعیت مشابهی تصور کنید و این سوالات را از خود بپرسید: که انها چگونه رفتار میکنند؟ چگونه صحبت میکنند؟چگونه فکر میکنند؟

از خودتان این سوالات را بپرسید و خیلی ساده از آن شخص کپی برداری کنید. بسته به اینکه شما چگونه رفتار می کنید یا چگونه حرکت میکنید ذهن شما مناطقی را فعال میکند که به صورت متقابلا احساساتی را که شما تصور کردید میسازند یا هورمون هایی مشابه ترشح میکنند تا شما همان طور که تصور کردید احساس کنید.

امتحان واقعیت

امتحان واقعیت بیشتر مشکلات روزانه ما از اشتباه فکر کردن ماست. ما مشکلات بزرگ و کوچک را بیش از انچه واقعا هستند میسازیم. و نیاز داریم به کمک یک سری استراتژی هایی که واقعیت را انطور که هست ببینیم. بدون این نمی توانیم مشکلاتمان را حل کنیم.

در امتحان واقعیت روانپزشک تشویق میکند مراجعینش را که به مشکلاتشان را عینی و مشخص ببینند و یک بازگشتی به افکار منفیشان داشته باشند و ان ها را تحلیل کنند.بعضی از روش های رایجی که قصد داریم ارائه کنیم این ها هستند:

پدیده ی عمومی بخشیدن

فکر کردن راجع به یک حادثه منفی منجر خواهد شد به حوادث منفی بیشتر و بیشتر دیگر. این چیزی است که ما نمی دانیم. ما معنی آنچیزی را که اتفاق خواهد افتاد عمومی می کنیم حتی اگر هیچ ایده ای نداشته باشیم به جای اینکه فکر کنیم این فقط یه حادثه  یا دوره است. این فقط یک حادثه است و حادثه بعدی به صورت کاملا جداگانه ای از این ظاهر میشود. اگرچه ممکن است تجربه ی شما اینگونه نباشد، اگر چنین تصوری داشته باشید، بیشتردر موقعیت هایی قرار خواهید گرفت که حس می کنید قدرتمند هستید و به قدرت داشتن برای تغییر وقایع ایمان پیدا می کنید.

[irp posts=”3058″ name=”پنج نکته کاربردی روانشناسی”]

مقایسه کردن با دیگران

این یک پدیده ی به شدت رایج است. با دیگران صادق باش. ما هیچ ذهنیتی نداریم که چه بر یک انسان گذشته که به این جا رسیده است. ممکن است که ۱۸ ساعت توی سال گذشته کار کرده، گریه کرده و عرق ریخته است تا برسد به جایی که امروز است.

جایی که انها رسیدند را با همان تلاشی که تو کردی ارزیابی نکن. هیچ نکته ای در مقایسه با دیگران وجود ندارد. اگر چه ما با هم زندگی میکنیم هیچ ایده ای نداریم راجع به اینکه چه چیز هایی را گرفته اند تا رسیده اند به اینجا حتی اگر که به ما بگویند انها یک ادراک ناقص داشته اند. به جای اینکه خودت را با کسانی که اطرافت هستند مقایسه کنی خودت را با یک ماه و یکسال قبلت مقایسه کن. تنها نکته و منبع واقعیی که تو داری گذشته خودت است.

سرزنش کردن دیگران

ما دوست داریم زندگی ساده ای برای خودمان بسازیم و چیزی که این ایده را ساده میکند گفتن این جمله است که در هر اتفاقی که افتاده ما اشتباهی نداشتیم. این ساده است که ما اشتباهات رو گردن دیگران و زندگیشان بیندازیم در حالی که انها قدرت دفاع از خود را ندارند. زمانی که دیگران را برای بدشانسی مان مقصر می دانیم، روان پزشکان وارد عمل شده و یک تغییر الگویی را برای مراجعان شروع خواهند کرد. آنها مراجعان را برای قبول مسئولیت آنچه که برای مدت زمانی انجام داده اند تشویق می کنند. واضح است که این می تواند منجر به عدم تعادل شود اما نکته اینجاست که ابتدا باید عادت مقصر دانستن دیگران را ترک کنیم.

وقتی که ما مسئولیت خودمان را قبول میکنیم این بیشتر شبیه این است که ما داری کاری میکنیم که ان را درست تر و صحیح ترش کنیم.

فکر کردن به همه چیز و هیچ چیز

برای غلبه بر این شما باید به شدت به چیزی که دارید میگویید واقف و دقیق باشید. این همچنین چگونگی شروع دعوا های زوج هاست. عبارت هایی مثل اینکه تو همیشه این کار را انجام میدهی یا هیچ وقت ان کار را انجام نمیدهی. به جای اینکه راجع به اینکه چقدر اتفاق میافتد بعضی چیز ها در ماه یا هفته گذشته اتفاق می افتد. این فکر های افراطی را حذف میکند و شما را به راه حل مسئله خود نزدیک تر می کند.

اگر سوال و یا ابهامی مد نظرتان است میتوانید در بخش ارسال دیدگاه پایین صفحه با ما درمیان بگذارید

میثم صالحی

از روزی که روانشناسی با نکاتش حالمو بهتر کرد تصمیم گرفتم با انگارکه تا میشه حال بقیه رو بهتر کنم.

مطلب مرتبط

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x