سلام وقتتون بخیر.
من با ی پسری ک ۵ ازم بزرگتره نزدیک ۴ سال هستش ک در رابطم.
رابطه ما تا الان خیلی فراز و نشیب داش اولش بخاطر مخالفت وتهدیدات خانواده از هم مجبور شدیم دور بشیم ولی نشد بعد اون اسم پسره ، حسن هستش ، حسن نزدیک ۴ بار رف ولی بعد ی یا چن ماه برگشت اینم بگم حسن از ۱ سالگی کار میکنه و حمایت خانواده رو نداره همیشه مشکل خانوادگی داره الانم دور از خانوادش از صب تا شب کار میکنه ما خیلی خوب بودیم ولی انگار ۲ تا مغازه داش مجبور شد اون مغازه ای ک شبا اونجا میموند رو پس بده ب صاحبش رف ی خونه اجاره کرد ولی مشکل اینه از وقتی مشکل مغازه دراومدم دیگ رابطه ما خیلی سرد شد الان هی میگ حال ندارم حوصله ندارم اس میدم خیلی سخت ج میده زنگ میزنم برنمیداره خیلی اذیت میکنه نمیدونم چیکار کنم چطوری میتونم باز ب چشمش بیام و من و باارزش بدونه مث قبل؟ و اینکه قبل از من متاسفانه با زنا رابطه جنسی فقط داش و با هر کسی رل میزد نهایتا ۲ ماه می‌کشید اینا رو خودش گف چون میگفت عذاب وجدان دارم باید ی روزی همه چیزمو بهت میگفتم واقعا قبلا خیلی خوب ثابت میکرد دوسم داشت ولی الان خیلی بد سرد شده خودشم ن ول میکنه ن نگه میداره میگ من خودم زندگیم رو هواس.من چند بار خواستم جدا بشم فراموشش کنم نشد ی زمانی ۹ ماه از هم جدا بودیم ولی باز نتونستیم اصن هر چی بشه هر چقد بگذره آخرش بهم برمیگردیم من نمیتونم بدون اون فقط میخوام راه حل بدید بهم چطور ب چشمش بیام چطور باز دوستم داشته باشه چطور با ارزش بشم براش اخلاقش خیلی تنده و از بچگی هم تنهایی بزرگ شده ناامید از زندگی